فَاخفِض لَهُم جَنَاحَکَ، وَ اَلِن لَهُم جانِبَکَ، وَ ابسُط لَهُم وَجهَکَ، وَ آسِ بَینَهُم فی الَّحظَهِ و النَّظَره، حتَی لا یَطمَعَ اَلعُظَماءُ فی حَیفِکَ لَهُم، وَلایَیاَسَ الضُّعَفَاءُ مِن عَدلِکَ عَلَیهِم...           نامه ی ۲۷ نهج البلاغه با مردم فروتن باش. نرمخو و مهربان باش. گشاده رو وخندان باش، در نگاه هایت و در نیم نگاه خیره شدن به مردم ، به تساوی رفتار کن تا بزرگان در ستمکاری تو طمع نکنند و ناتوان ها در عدالت تو مایوس نگردند. نامه ی حضرت علی( ع) به محمدبن ابی بکر..   یک هفته بعد از برگزاری افطاری دیل، برخی از دوستان و سایت های خبری و کانالهای مجذوبِ تاجگردون، آنقدر در تطهیر تاجگردون خودزنی کرده اند که سلامت روانی مردم و نظام باورهای اجتماع به حالت ناخوشایند دو قطبی تطهیر یا تدبیر کشانده شده است. آنچه در نوزده رمضان دیل اتفاق افتاد، نه آنقدر رنگ دموکراسی داشت که دوستان تاجگردون از آن مطالبه گری ها مصادره به مطلوب نمایند و نه آنقدر آنارشیست بود که مخالفان تاجگردون از پذیرش آن طفره بروند. رفتار مطالبه گرانه ی جوانان دیل میتوانست در حد چند دست نوشته و یادآوری به نماینده ی محترم باقی بماند و بعدها در غبار حوادث دیگر به فراموشی سپرده شود اما دلایل متفاوتی باعث ماندگار این مطالبه گری عادلانه در تاریخ سیاسی این جغرافیا گردید. ۱- آنچه از مطالبات فرزندان شریف دیل مشاهده شد نوعی یادآوری به شخص شریف نماینده ی محترم بود تا اعتراض های مدنی. جوانی که از نماینده اش آینده ای همراه با آسایش و امنیت طلب میکند، آگاه ، به روز و ناظر میباشد و این گونه جوانان قابل ستایش هستند نه شماتت. ۲- عامل دوم ؛ رفتار فرماندار محترم و فرهنگی کهنه کار گچساران بود  که در آن جلسه بنا بر آموزه های سالهای دورش بیشتر نقش یک * ناظم* را بازی میکرد تا یک مسوول عالی رتبه ی شهرستانی را. ناظم منظم جلسه ی دیل قصد داشت تا حاضرین را ساکت نماید بلکه جناب مدیر چند کلامی حضار را به فیض برساند اما افراط در برقراری نظم ، منجر به بی نظمی شد. اکنون و قریب به هفت روز بعد از اتفاق دیل، روح جریان تاجگردونیسم آنقدر از آن اتفاق آزرده است که تلاش میکنند تا با راه اندازی بازی های رسانه ای و القا به افکار عمومی، جناب تاجگردون را مبرا از خطا و جوانان دیل را خطاکار جلوه دهند. به راستی سوال اینجاست : اگر جناب تاجگردون و همراهانش خطایی مرتکب نشدند چرا جریان های رفرمیست تلاش دارند با حمله به دیل و دیلی ها تاجگردون را تطهیر کنند؟ آیا تدبیر بمباران مجازیِ  افکار عمومی توسط  شخص تاجگردون  وبرخی از حامیان جناب دکتر ، فرایندی مهندسی شده نیست؟ آیا پست معناگرای جناب معمارتاجگردون، مردی مشکی پوش با موهایی رها در باد و ایستاده بر بلندی های بادگیر با دستی برچشمان و نگاهی خیره به دور دست- آینده- و نوشته ای با اقتباس از داستان حضرت یوسف پیامبر(ع) نشانی از زخم عمیق جناب تاجگردون نبود؟؟ آیا تاجگردون قصدش ایجاد ترحم در افکار عمومی نبوده است که در صفحه ی مجازی اش خویش را ستمدیده و دیگران را مظلوم قلمداد میکند؟ برداشت سطحی تاجگردون از آیات قرآن باعث اشتباه محاسباتی و عدم توازن در وضعیت موجودش با داستان عبرت آموز قرآن کریم شد. یوسف را برادرانش به چاه انداختند پس تاجگردون را هم برادرانش _ برادرانِ نَسَبی_ لیدرهای خاص_ طرفدارانی محدود_ به چاه خواهند انداخت. دلیل به چاه انداختن یوسف (ع) حسادت برادرانش بود و دلیل به چاه انداختن تاجگردون زیاده خواهی برادرانش. یوسف( ع) را دیگران از چاه نجات دادند و تاجگردون را نیز مردمان حوزه ی انتخابیه اش. یوسف را به قصد تجارت فروختند ولی تاجگردون به نیت معامله ی  آرا  ، یوسف ها را میخرد . یوسف در سرزمینی دیگر عزیز شد ولی تاجگردون در سرزمین خودش مغضوب. یوسف در سرزمین خودش چشم انتظار داشت ولی تاجگردون در زادگاهش چشم انتظاری ندارد. یوسف در مصر عزیز شد ولی تاجگردون در بهارستان ، معماراقتصاد. یوسف ( ع) عزیزشد و  ماند ولی تاجگردون" غلام" میماند. یوسف به بند کشیده شد ولی تاجگردون به بند میکشد. اینک و بعد از یک هفته از ماجرای دیل، و اعلام برائت جوانان دیل از هرگونه تحریک و وابستگی جریانی آن اقدام خود جوش، هنوز هم در برخی از یادداشت های حامیان جناب دکتر بوی رنج و آزردگی و تلاش برای تخریب جبهه ی مقابل به مشام میرسد وبه چشم میخورد. جوانانی که تاجگردون را قالب می بینند و خویش را ذوب در قالب معمار اقتصاد ایران، تنها و تنها به اعتماد عمومی دکتر تاجگردون لطمه میزنند و لا غیر. درباره ی دیل آنقدر نوشته اید که مردم میتوانند قضاوت کنند ودیگر نیازی به سیاه نمایی نباشد. چرا حضور تاجگردون در زادگاه پاکدل و زینل زاده و بخش دیگر بویراحمد گرمسیری_ خیرآباد- و نشست با قشقائی ها  برایتان پیام آور امید نبود ولی اعتراض چند جوان دیلی آزارتان میدهد؟ فرهنگ و غنای فرهنگی؛  بسیار متعالی و ستودنی است پس بهتر آن است که تاجگردون از هزینه های افطاری اش بکاهد و برای کودکان محلات فقیر نشین کتاب بخرد.. به درستی که جناب تاجگردون به شدت عاشق پست هستند،  هم پست در صفحات اینستاگرام و هم پست های آب و نان دار اداری. تاجگردون بایک فرار رو به جلو و احساسی و با بهره کِشی از جوانانی که عاشق شهرت و نیازمند توجه اجتماعی هستند به راحتی از مطالبات عمومی فرار میکند و قصدی برای رفع مشکل اشتغال جوانان ندارد. تاجگردون ، زیرک؛ باهوش و کُنشگر است اما اطرافیانش به غایت افراطی و واکنش گرا هستند. تاجگردون نشان داده که برای تطهیرخویش از هیچ کاری دریغ نمیکند. در اوج بحرانهای فروردینش با انتشار ایمیلی از ایشان خیلی ها را به سکوت وادار کرد و بعد از حادثه ی دیل با تعرض به حقوق مدنی و شهروندی برخی از افراد و انتشار اسامی آنان و محل کارشان، نشان داد که کاملا غیرقابل اعتماد میباشد زیرا انتشار اسامی برخی ها علاوه بر پایمال کردن حقوق مدنی و انسانی شان، موجبات تنش و تفرقه در جامعه راسبب خواهد شد. بعد از حوادث هفته ی گذشته، اینک با انتخاب مجدد دکترتاجگردون به ریاست کمیسون تخصصی برنامه و بودجه ی مجلس، مجددا برخی از مجیزگویان دکتر تاجگردون با حاشیه سازی برای سایر طیف های سیاسی شهرستان و استان قصد دشمن تراشی برای تاجگردون را دارند. طوری وانمود میکنند که انگار قرار بود دیگر تاجگردون از حیات سیاسی اش خداحافظی کند. انتخاب مجدد تاجگردون مایه مباهات و فخر استان میباشد ولی دشمن تراشی برخی منتسبین تاجگردون علامت سوالی بزرگ به همراه دارد. چرا موفیقت تاجگردون را که گره گشای بیشتر معضلات استان میباشد چماق کرده و با برند تاجگردون چماق داری میکنید؟ دشمن تراشی و تاج هراسی شیوه ی تبلیغات مناسبی نیست شما خدمات تاجگردون به جامعه را معرفی بفرمائید مردم قضاوت میکنند. مردم از دیدن بیل های کوماتسو و بولدوزرهای کاتر پیلار در اینستاگرام تاجگردون به تنگ آمده اند آقای دکتر بفرمایند برای بسط معیشت مردم گچساران چه تلاشی داشته اند؟ چرا جوانان و نوجوان ما براثر فقر و بیکاری به مهاجرت، اعتیاد، بزهکاری و خودکشی روی می آورند ولی جناب معمار حتی ککشان نمی گزد؟ تاجگردون شورا و شهردار و دانشگاه ها را دوقطبی نکند ، سازمانها اتوبان نیستند که دوبانده بشوند. حادثه ی دیل مانند پاشیدن رنگی بر تابلوی نقاشی نفیسی بود که به سادگی پاک نخواهد شد و در دیپلماسی تاجگردون ماندگار خواهد شد؛ و درسی که ازاین اتفاق پررنگ عبرت آموز میباشد: تاجگردون به اشتغال جوانان بهای بیشتری بدهد. فراهم آوردن زمینه ی اشتغال جوانان میتواند ثبات و آرامش روانی جامعه را به همراه داشته باشد و بر محبوبیت تاجگردون بیافزاید. تاجگردون به مطالبات مردم رسیدگی بیشتری بنماید. اطرافیانش را بهتر بشناسد و از آنان بخواهد تا جو احتقان و فشار را از ذهن جامعه حذف کنندتا جامعه همسو با سیاست های عمرانی و رفاهی تاجگردون سازگاری پیدا کند. مدیرانش را کارا تر و جهادی تر انتخاب کند. آستانه ی تحمل مردم در مقابل مصوبات برجامی تاجگردون و همراهانش در بهارستان به شدت تنزل پیدا کرده است و مردم همزمان توان تحمل مدیران ضعیف و اشرافی گرا و تورم و گرانی و فقر را ندارند وقطعا این موضوعات به پرستیژ جناب معمار اقتصاد و دلارهای ارزانش لطمه ی سنگینی خواهد زد. از تاجگردون رئیس کمیسیون انتظار بیشتری میرود. انتظار اشتغالزایی و رفع محرومیت. تاجگردون نمیتواند با رای عشایر قشقایی و بویراحمد و باوی به مجلس برود و عشایر تشنگی بکشند و دامهایشان تلف بشود از خشکسالی باز باران ؛  ولی پروژه ها و مدیریت ها رابه  خواص و نزدیکان واگذار نماید‌. تاجگردون نمیتواند از عدالت حرفی بزند در حالی که بر سرجوانی محروم و مطالبه گر فریاد میکشد. تاجگردون باید در انتخابات آینده با عملکرد و وعده هایش مبارزه کند و رقبای تاجگردون با فرماندار محبوب و صبور و مردمی گچساران و دوستان وزارت کشوری تاجگردون. تاجگردون از حمایت اَبَر غولهای پیمانکار برخوردار است و جوانانی که برای رسیدن به آینده ای درخشان ، وجودشان را به تاجگردون گره زده اند، قلم ها و قدم هایشان را. تاجگردون تطهیر نمیشود نه با چماق ها نه با قلچماق ها. نوچه هایش دیگران را شعبان بی مخ مینامند ولی مغزهایِ کوچکِ زنگ زده ی خودشان با هیچ حادثه ای آگاه نخواهد شد. تاجگردون باید برگردد و بحران  "باز با رانت"  را نابود کند. در پایان جناب تاجگردون را به پیروی و عمل به شیوه ی حکومت داری  مولی الموحدین حضرت علی ( ع) و مخصوصا بند ابتدایی نامه ی ۲۷ به محمد ابی بکر دعوت میکنم. آرزوی توفیق برای فرزندان سرزمینم.